مطالب این وبلاگ نظرات شخصی من است مگر صراحتا منبع آن ذکر شده باشد برای شناخت بیشتر از من به "درباره ی وبلاگ" مراجعه کنید

تعریف زن کوتاه و کامل

خداوند موجودی را خلق کرد و نامش را مرد گذاشت.

از او پرسید! آیا راضی هستی؟

جواب داد : هرگز !
پرسید چی میخواهی؟

گفت:

  •  آیینه ی میخواهم که در آن بزرگی خود را تماشا کنم

  • مشعلی میخواهم که به آن رهنمای شوم

  • مجسمه ی میخواهم که به زیبایی اش چشمم را نوازش کنم

  • و بالشی میخواهم که هنگام ضرورت در پشت آن مخفی شوم.


آن بود که خداوند نیاز مرد را اجابت کرد و زن را آفرید

ازدواج به سبک آلمانی



وقتی گزارش را می خوانید به تفاوت های ازدواج ایرانی و آلمانی دقت کنید. ازدواج در سال های اخیر در آلمان رونق یافته است. اما کارکرد اصلی ازدواج دیگر تأمین و پاسحگویی به نیاز جنسی نیست زیرا زن و مرد اساسا قبل از ازدواج رابطه جنسی را برقرار می کنند و بعد درباره ازدواج تصمیم می گیرند.
مسئله بکارت هم بطور کامل منتفی شده است. اساسا داشتن تجربه جنسی قبل از ازدواج از شروط ازدواج است. آداب و آیین های دیگر مانند دادن هدبه و انجام تشریفات هم وجود دارد اما همه چیز «عقلانی شده» است.
زمان ازدواج یعنی زمانی که زوجین تصمیم به ازدواج می گیرند بعد از داشتن یک دوره طولانی روابط جنسی آزاد با یکدیگر است.


یعنی زمانی که دیگر تنها برای شور و شوق جنسی با هم ازدواج نمی کنند و اطمینان پیدا می کنند که همه چیز یکدیگر را پسندیده اند و مسئله داشتن سکس نیست. در اینجا نیز قاعده عقلانیت حکومت می کند.


مطلب زیر متنی است موجود در سایت فرهنگ شناسی دکتر فضل الله افضلی تحت عنوان عروسی به سبک آلمانی







خانم اشمیتز، به نظر شما برگزاری مراسم عروسی در چند سال اخیر در آلمان تغییر محسوسی داشته است؟ برگزاری جشن عروسی میان جوانان امروزی آلمان چگونه است؟

زن شایسته‌ی پرستش است


صحبت از موجودی است که خالق است و زاینده

.................. چه چیز را می‌توان از او سزاوارتر از آن پیدا کرد که لایق پرستیدن باشد؟


مطلب زیر نظر شخصی من است 
برای اعتبار سنجی آن به درباره وبلاگ مراجعه کنید
نقل مطلب در هر صورت مجاز نیست در صورت لزوم لینک بدهید 




 زن کیست ؟


صحبت از موجودی است که خالق است و زاینده



اولین صدائی که می‌شنویم صدای قلب اوست

گرمای وجود اوست که آرامبخش اضطراب بی حد ما از حضور در دنیای سرد و ترسناک پیش روی ماست
وجود ما از شیره‌ی جانش ساخته شده و بدن ما از شیر وجودش رشد می‌کند

هر گاه در قدم‌هایمان لغزش داشتیم و بر زمین خوردیم فریاد کشان و اشک ریزان نگاهمان به دست او بود که به یاری ما بیاید و ما را در آغوش کشد تا آرامش پیدا کنیم

او برای ما چه بود؟

به عنوان خواهر ما را حمایت کرد

 و اسباب تفریح ما بود در هیبت دخترک همسایه چون او را دست انداختیم و به لطافت زنانه‌اش خندیدیم

لذت بی حساب به کام ما ریخت آنگاه که دزدانه بوسه‌ی بر لبهایش زدیم
و مردانگی خود را در کامجوئی از او که بخیال خود با فریب دادنش بدست آمده بود اثبات کردیم

دنیای عشق و عاشقی را به ما آموخت آنگاه که دل از او ربودیم
و جهانی محبت و مهربانی را نثارمان کرد آنگاه که دل به او دادیم

با یک شاخه‌ی گل دنیائی از قدرشناسی در نگاهش به ما می‌داد
و در مقابل این همه فقط انتظار داشت به او یادآور شویم که

دوستش داریم

با همه‌ی توانمندیش با فروتنی همسری ما را پذیرفت
و برای ما چون خدمتگذاری خدمت کرد تا ما احساس سروری و پادشاهی کنیم
 و نطفه‌ی ما را در کالبد وجودش پروراند تا ما صاحب اولاد شویم

و در مقابل این همه ما با او چه کردیم؟

عشق از دیدگاه علم فیزیولوژی روان


نوشته ی جان كورن ول

عشق يكى از موضوعات مورد توجه دانشمندان در سال هاى اخير بوده به خصوص عشق ميان مرد و زن يا عشق رمانتيك _ به عنوان پديده اى عميقا فيزيكى _ هدف كنكاش هاى علمى قرار گرفته است. در عشق رمانتيك سلول هاى عصبى، هورمون ها، مغز و فشار خون، قلب و معده در حالتى از شوريدگى قرار مى گيرند.
جالينوس پزشك مشهور يونانى در قرن دوم ميلادى اصرار داشت كه عاشق شدن موضوعى مربوط به اخلاط چهارگانه بدن است، به عبارت ديگر هنگامى كه تعادل صفرا و سودا و بلغم و خون به هم مى خورند.

اين نظريه اخلاط اربعه تا قرن نوزدهم دوام آورد و در اين هنگام بود كه با نظريه هاى جديد در مورد زيست شناسى سلولى جايگزين شد. اما با اين وجود متخصصان نوين فيزيولوژى (كاركردشناسى) بدن نيز عشق رمانتيك را ناشى از مواد شيميايى طبيعى قدرتمندى در بدن مى دانند.