پرده‌ی بکارت یا جهالت؟

اما آیا طبیعت این لایه‌ی پوست نازک را برای این در بدن انسان قرار داده

تا جنس نر هنگام ازدواج با نوع ماده از دست نخورده بودن او مطمئن شود؟

مطلب زیر نظر شخصی من است 

برای اعتبار سنجی آن به درباره وبلاگ مراجعه کنید

نقل مطلب در هر صورت مجاز نیست در صورت لزوم لینک بدهید 

شاید یکی از مصدیق بارز عقب ماندگی انسان شرقی اهمیت جاهلانه ای است که به زائده ی هایمن می‌دهد که این موضوع از نامی که برای آن گذاشته است مشهود است

پرده‌ی بکارت !!!

بکارت در لغت به معنی بکر بودن یا دست نخورده بودن می‌باشد

اما آیا طبیعت این لایه‌ی پوست نازک را برای این در بدن انسان قرار داده تا جنس نر هنگام ازدواج با نوع ماده از دست نخورده بودن او مطمئن شود؟

پردهٔ بکارت بافت نازکی‌ست از جنس مخاطی که ورودی مهبل را به صورت ناقص می‌پوشاند. فرج جنین در مراحل اولیه رشد کاملاً بسته‌است و به مرور لایه‌های پوستی به صورت ناقص از هم جدا می‌شوند و پردهٔ بکارت را تشکیل می‌دهند. این عضو شکل ثابتی ندارد و در بسیاری از زنان از ابتدا وجود ندارد.

پرده‌ی بکارت طبق آخرین تحقیقات انجام شده کارکردی اینچنین دارد

برخی پرده بکارت را موجب حفظ دستگاه تناسلی از بیماری‌های عفونی در دوره جنینی می‌دانند. عده‌ای نیز پردهٔ بکارت را عضوی در حال تحلیل رفتن می‌دانند (مانند آپاندیس و انگشت کوچک پا). در برخی جانواران مانند اسب، وجود پرده مانع از بیرون ریختن منی از مهبل در هنگام جفت‌گیری می‌شود که در بقای نسل موثر است به نظر می‌رسد که پردهٔ بکارت نمونهٔ تحلیل‌رفتهٔ این عضو در انسان باشد

این نگاه را باید مورد بررسی قرار داد که آیا باکره بودن یک دختر نشان دهنده‌ی نداشتن رابطه‌ی جنسی وی با دیگران می‌باشد؟

آیا داشتن رابطه‌ی جنسی از فضیلت و ارزش یک دختر می‌کاهد؟

بطور کلی آیا نداشتن تجربه در چیزی میتواند یک فضیلت محسوب گردد؟

آیا دختری که تا سی سالگی رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده است می‌تواند از رابطه‌ی جنسی لذت برده و کامیاب گردد؟

پس تکلیف چیست؟

میدانید که بعضی دختران به دلیل نداشتن هیچ منفذی در پرده‌ی هایمن و عدم خروج خون قائدگی دچار مشکلات زیادی میشوند و بهتر است از این بابت معاینه شوند و می‌تواند ارجاع به پزشک و برداشتن ذائده ی هایمن توسط پزشک  یک انتخاب برای پدر و مادرانی باشد که هوشمندانه می خواهند فرزند دخترشان بی دلیل درگیر موهومات اینچنینی و یا وسوسه برای فریب و تظاهر به محرومیت از سکس نباشد

اما با تابوهای موجود در جامعه و مردانی که به این موضوع اهمیت میدهند چه باید کرد؟

شاید استفتاءی که از آقای آیت الله الروحانی انجام گرفته و جواب ایشان قابل توجه باشد

موضوع : عمل جراحی پرده بکارت

تاریخ: 1/7/1385

به نام خدادختری احتمال میدهد که اگر ازدواج موقت نکند به گناه می افتد و ازدواج موقت بر او واجب است از طرفی خانواده ی دختر مخالف ازدواج موقت او هستند و اومی خواهد مخفیانه آنرا انجام دهد

اما می داند که با ازدواج موقت بکارت خود را از دست می دهد و بعد از ازدواج دائم شوهر و خانواده او متوجه این عمل او خواهند شد و او را به عنوان یک دختر هوسباز سرزنش خواهند کرد :

1 – آیا بر چنین دختری جایز است که بعد از ازدواج موقت و از دست دادن بکارت با عمل جراحی دوباره صاحب پرده بکارت شود تا کسی از ازدواج موقت مخفیانه او اطلاعی پیدا نکند ؟

2 – اگر شوهر دائم بکارت دختر را یکی از شروط ضمن عقد قرار دهد آیا می توان این بکارت غیر واقعی را به شوهر به عنوان بکارت واقعی مطرح کرد ؟

جواب:

1) دختریکه بکارت او زایل شده است باعمل جراحی مجاز است بکارت را برگرداند هیچ اشکال ندارد

2) چنان که در ازدواج دائم که در ضمن عقد شرط بکارت شود و دختری که با جراحی صاحب بکارت شده است واجد شرط است، واقعی و غیر واقعی فرقی نمی کند بحرحال عقد صحیح است و هیچ اشکال ندارد

الروحانی

به نظر من ترمیم بکارت واقعا کار احمقانه‌ای است ولی شاید در بعضی موارد به عنوان یک راه حل قابل بررسی باشد

اما در مقابل یک شوهر روشنفکر یک دختر فهیم چه میکند؟

اولا باید دانست که نفس باکره بودن یک دختر بدترین توهینی است که میتواند به همسرش بکند

یک دختر باکره یا به معنای دختری است که هیچ احساس جنسی نداشته و هرگز نتوانسته پسری را جذب و یا به تمایلات خود میدان بدهد و در نتیجه دچار سرد مزاجی مفرط است و یا به معنی آنست که با حفظ پرده‌ی بکارت خود در حالی میخواهد ادعای بکر بودن بکند که از طرق دیگر رابطه ی جنسی داشته است

با خود فکر کنید! آیا رابطه‌ی جنسی از طرق غیر طبیعی داشتن و حفظ پرده‌ی بکارت یک ارزش است؟

آیا نداشتن هیچ تجربه‌ای در رابطه‌ی جنسی یک ارزش است؟

اما بدانید که چهل درصد دختران باکره شب زفاف علائم ندارند

یعنی خونریزی آنها بسیار خفیف در حدی که قابل تشخیص نیست می‌باشد

بنابراین یک دختر عاقل هرگز نباید به باکره نبودن خود اعتراف کند و اگر همسرش آنقدر خویشتنداری نداشت که از نداشتنن علائم اضاله‌ی باکره‌گی وی پرسید ابراز بی اطلاعی کند

این توصیه‌ی من با صحبت کردن با تعداد زیادی از خانمهائی که علائم نداشتند و دخترانی که باکره نبودند اعم از آنهائی که اعتراف کردند و آنهائی که اعتراف نکردند صورت گرفته و با توجه به شناختی که روحیه‌ی مردان دارم خودم هم موقع ازدواج علاقه‌ای ندارم که در مورد چگونگی اولین تجربه‌ی جنسی همسرم چیزی بدانم و البته باکره بودن همسرم برای من یک اتفاق بسیار ناراحت کننده خواهد بود چرا که

• یا همسرم میخواهد با باکره بودن خودش علارغم داشتن همه نوع رابطه‌ی جنسی بجز همان نوعی که رابطه‌ی طبیعی بشمار می‌آید در حالی به من وانمود کند بکر است که نبوده
• یا همسرم با ترمیم بکارتش قصد فریب مرا داشته
• و یا دختری است سرد مزاج که تا کنون نتوانسته به ندای فطرتش پاسخ دهد و از حالا به بعد هم نخواهد توانست